در پی انعکاسات مقاله "نگاهی بر نظرات اخیر آیه الله تهرانی" مقاله زیر که توسط یکی از دوستان به رشه تحریر در آمده استعمالات واژه ولایت را در نظرات آیه الله تهرانی بر میشمارد:

با تأملی در این مباحث روشن می­شود که کلمه ولایت در کلام ایشان دارای معانی مختلفی است. و به بیان دیگر قائل به مراتب مختلفی برای مفهوم ولایت هستند که در ادامه به تشریح آن میپردازیم :


1-معنای اول ولایت در کلام ایشان به معنای قیمومیت است یعنی سرپرستی بعضی کارهای اشخاصی که دارای فکر ضعیف تر از متعارفند، مثلاً صیانت از دارایی های بچه یا شخص سفیه، بر عهده فقیه است.


2-دومین معنای ولایت، آگاهی تخصص و کارشناسی است. که همان رجوع به متخصص و تبعیت از دستورات اوست. مانند رجوع به پزشک، مکانیک و...

مسلمین برای تأمین، تدبیر و مدیریت زندگی مادی خود و جامعه علاوه بر رعایت ضوابط علمی و قانونی، موظف به ملاحظه اصول و ضوابط دینی هستند تا مخالفت و تعارضی با مبانی و چارچوب دین ایجاد نشود.

و برای این منظور باید به فقیهی که دارای بینش و ادراک کارشناسی باشد مراجعه کنند. ایشان معتقدند برخی افراد فقیه هستند اما ولایت ندارند. پس برای چنان فقیهی که به شناخت عمیق دین دست یافته باشد و دارای فهم در مسائل سیاسی و اجتماعی باشد، حق و شایستگی مورد مراجعه قرار گرفتن وجود دارد. و در واقع ولایت در اینجا حق مدیریت انسان دارای شعور الهی است. هرچند اگر به هر دلیل مردم به وظیفه خود عمل نکنند و به او مراجعه نکنند، آن فقیه حق اعمال رأی خویش را به زور بر مردم ندارد و فرمان او اثر ندارد. (لا رأی لمن لا مطاع له)


3-معنای سوم ولایت در جملات ایشان صاحب اختیاری حکومت است. که هر حکومتی با رأی اکثریت و مقبولیت مردمی بر سر کار باشد، در حیطه تحت حکومت خود ولایت دارد.

این مسأله اختصاص به شیعه ندارد و اضافه از آنچه که در این امور در عرف عقلا هست، در شریعت چیزی نیست. یک مسلمان از لحاظ شرعی، حق تظاهر عملی بر خلاف مقررات حکومت و دین اکثریت یک کشور را ندارد. حتی اگر کشور کمونیستی باشد.


4-اما مرتبه چهارم، ولایتی است که به گفته ایشان ربطی به فقه ندارد و برتر از فقه است. گاهی در عملکرد معصومین (علیهم السلام) تفاوت هایی می­بینیم که در مجموع راهی برای توجیه نداریم مگر اینکه بگوییم ایشان به استناد علمی غیر از علم ظاهری عمل کرده­ اند.

به عنوان مثال اینکه امام حسین (علیه السلام) حضرت قاسم (علیه السلام) را به میدان نبرد فرستادند با وجودیکه سن شریفشان کمتر از حد بلوغ و تکلیف بود نمونه­ ای از اعمال این مرتبه از ولایت است. همچنین عملکرد حضرت خضر (علیه السلام) تحت عنوان چنین ولایتی قرار می­گیرد.

و از آنجاییکه ما به آن علمی که از سوی حق تعالی در اختیار معصومین (علیهم السلام) است که بر اساس آن نظر می­دهند و تصمیم گیری می­کنند، راه نداریم، دستمان از این سنخ از ولایت کوتاه است.