وقتی از حاج آقا مجتبی سخن می گوییم از کدام حاج آقا مجتبی سخن می گوییم؟

سایت بازتاب، در یادداشتی که روز 18دیماه منتشر کرد، نوشت:

"مواضع و دیدگاه های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آیت الله مجتبی تهرانی، موضوعی نبود که بر ارادتمندان ایشان پوشیده باشد، به ویژه در طول سال های اخیر و همزمان با ظهور جریان افراطی، تفاوت مواضع ایشان با این مشی بیشتر نشان داده شد.

 اما متاسفانه کسانی که در طول سال های اخیر، این مرجع تقلید از اقدامات آنان و به ویژه از هتاکی و اتهام زنی های آنان به شخصیت های انقلاب ناراضی بود، دوان دوان خود را به صف اول نماز بر ایشان می رسانند و در مقابل دوربین های تلویزیونی تلاش می کنند خود را به عنوان یکی از ارادتمندان و نزدیکان این استاد اخلاق جا بزنند.

 آیا به راستی این جماعت نمی دانند دیدگاه آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی درباره منشا حوادث سال 88 چه بود یا خود را به ندانستن می زنند؟

 آیا از روابط و احترام خاص ایشان نسبت به [...] بی خبرند و اینچنین خود را پایبند به سیره و ارادتمند آقا مجتبی معرفی می کنند، اما همچنان بر طبل اهانت و تهمت به [...] می کوبند؟

 اگر بیت شریف آیت الله تهرانی مصلحت بدانند و دیدگاه های ایشان را نسبت به وقایع سال 1388 که بی پرده با بسیاری از نزدیکان ایشان مطرح شده بود و بخشی نیز در جلسات حضوری مستقیما توسط آیت الله تهرانی به رهبر انقلاب منتقل گردیده بود، به اطلاع ارادتمندان برسانند، حقایق آشکارتر خواهد شد، اما هم اکنون نیز سیاسیون فرصت طلب و رسانه های افراطی خودعمار پندار بهتر است حرمت این مرجع تقلید راحل را نگاه دارند و اگر به دلیل هوشیاری ایشان در زمان حیات آیت الله تهرانی نتوانستند از وجهه ایشان سوءاستفاده کنند، بعد از رحلت ایشان نیز از خدا بترسند و از این سوء استفاده خودداری کنند."

 *پس از انتشار این نوشته، کاربران این سایت به اظهار نظر پرداختند:

(نظرات به ترتیب رای های مثبتی که از طرف سایر کاربران دریافت کرده نقل می کنیم)

1-در واقع باید گفت پس از رحلت استاد، این جماعت دست به کار شدند تا ایشان را به نفع خود مصادره کنند ولی بیت شریف ایشان باید در فرصت مناسب دیدگاههای سیاسیشان را به شایستگی نشر دهند.

2-خود بزرگان طوری عمل می کنند که زمینه را برای مصادره شدن فراهم می کنند.
اگر رفتار و مواضع قدری صراحت نسبی داشته باشد کار به جایی نمی رسد که حقایق تا این مقدار وارونه شود.

3-من وقتی که دیدم آقای صدیقی در تهران سخنران مراسم ختم ایشان و در قم آقای خاتمی سخنران هستند به بعضی از دوستانم گفتم که می‌خواهند ایشان را به خودشان وصل کنند و در این ایام... ایشان را هم‌عقیده با خودشان فرض کنند در حالی که ایشان در زمان حیاتشان این سیاست‌بازان بی‌سیاست را بی محل از إعراب می‌دانست... 
خدا روحش را شاد کند 
ما که از قدیم الأیام مخلص ایشان بودیم نه مثل صدا و سیما که مرده‌پرست به تمام معنا باشد؛ 
تحلیل خوبی بود...

4-خدایش رحمت کند، مرد بزرگی بود! اهل پروا و تقوا! این بزرگوار هیچ نسبتی با جریان فرصت طلبِ خود عمار پندار ندارد! سوء استفاده از این عالم ربانی ، گناهی است نابخشودنی !!

5-مطمئنا اگر خوانواده ایشون هم روشنگری کنند میگویند اینه نفوذی هایی هستند که در بیت ایشان فتنهگری میکنند

6-به جای این حرفها سخنرانی های روشنگر و افشاگر ایشان را منتشر کنید. دست سوء استفاده چیان کوتاه خواهد شد.

*و نظراتی که بیشترین رای منفی را آوردند:

7-اقا مجتبی سرباز ولایت بود ای جماعت فرصت طلب که هر فرصتی پیش میاد میخواد فاصله بین دوست داران انقلاب بندازید انشالله همه به راه راست هدایت بشیم

8-شما هم اگر مردید برید و نظر حاج آقا رو راجع به خاتمی و شب عاشورا 78 بگید! حاج آقا با هر انحرافی مبارزه میکرد. چه خاتمی و چه احمدی نژاد.
پس شما بهتره دست از سر حاج آقا بردارید. حاج آقا اگر میخواست این مواضعش علنی بشه، خودش بلد بود حرف بزنه. اما چرا این کار رو نمی کرد؟

 از دیدن آقای صدیقی تعجب میکنن و البته ادعا دارند که از قدیم الایام مخلص ایشون بودند، بهتره بهشون یادآوردی کنم که مراسماتی که در دفتر آقا مجتبی برگزار میشد مثل شهادت امام صادق، سخنران این مراسم ها معمولا آقای صدیقی بود که حتی عکس هاش در اینترنت زیاده. پس بهتره حاج آقا رو اونطور که بود بشناسیم نه اون طور که دوست داریم.

 

اما واقعیت چیست و  در حقیقت چه کسی در صدد مصادره است؟

نظر شما چیست؟

بدون شرح


شنبه 6 خرداد1391 ساعت: 7:31 توسط:صادق sadke441@yahoo.com

 ببینم حالا این حاج آقا کدوم خری هست که میگه باید شعار که نه برائت از ضد ولایت فقیه حذف بشه.اگه سنت قد نمیده بزار بهت بگم خیلی از این حاج آقا هائی که تو میگی و تو لباس روحانیت بودن و هستن امام زمان خودشون رو نمیشناسن.میگی نه برات اسم بیارم .حالا این خره اومده ور زیادی زده .مطمئن باش مردم یه جائی که به لباس محترم روحانیت بی ادبی نشه حسابش رو میزارن کف دستش که تا حالا با اون دست کثیفش از انگلیس حقوق گرفته.حالا مردی پیام منو بزار که مردم بدونن بیطرفی.(مرد باش و بزار این پیام رو).ضمنا اگه بیطرفی که هیچی وگرنه بجای تو باشم نوحه ابی عبداله رو از روی وبلاگم حذف میکنم که ابی عبداله با کسی شوخی نداره


دوشنبه 8 خرداد1391 ساعت: 16:35 توسط:حمید  HRHEMMATI@GMAIL.COM

 این تند رو های دو آتشه که این گونه داد سخن میدهند تا به حال رفته اند و تحقیق کرده اند در باب ولایت فقیه که من میگویم نکرده اند آخر کسی که اهل تحقیق باشه این گونه عنان زبان را از کف نمیدهد و هر چه بر ذهنش می آید را عنوان نمی کند. حالا خواستی پیام ایشان را بگذاری که چه شود. ما از این صحبتها یک عمره که می شنویم و فقط توصیه میکنیم این افراد را که بروند و تحقیق کنند. خدا همه مان را به راه راست هدایت فرماید.


سه شنبه 9 خرداد1391 ساعت: 0:33 توسط:علی

صادق جان خودت را ناراحت نکن. زیرا ما از این علمای کج فهم و بی بصیرت زیاد دیدیم. ممکن استکه لین جور علما خیلی هم با تقوا باشند، ولی تقوای بی بصیرت و بدون بینش سیاسی، مساوی است با ابوموسی اشعری شدن!


جمعه 12 خرداد1391 ساعت: 12:24 توسط:یاری

کسی که سطح شعور و عقلش در حدیه که به دیگران توهین میکنه و ناسزا میده آیا ارزش داره که نظراتش ثبت بشه و اصلا ارزش داره که بهش توجه بشه؟


یکشنبه 14 خرداد1391 ساعت: 16:15 توسط:علی alihajian110@gmail.com

 این آقا که البته اکثریت باید ایشون رو بشناسند و دلایل مخالفتشون با نظام رو هم بدونند، حرفی که زده اصلا شاید خودش هم بهش فکر نکرده. خودش داره میگه همه علما با ولایت فقیه موافقند (البته در محدودیت های اون تفاوت نظر دارند) بعد میگه شعار مرگ بر ضد ولایت فقیه توهین به بعضی علماست!!؟؟؟


دوشنبه 15 خرداد1391 ساعت: 3:22 توسط:حمید

لعنت خدا و ملائکه بر ضد ولایت فقیه

 



سه شنبه 16 خرداد1391 ساعت: 13:23

توسط:قاسم سلطانی(رابطه خودشناسی با سلامتی)http://www.wurqun.blogfa.com

سلام
اگر من محقق باشم، این خشم بعضی از کاربران و کامنت گزاران را چگونه باید توجیه نمایم!؟
لعنب، مرگ بر، کج فهم و ...جنگ داخلی دم دارد؟ فقط شمشیر و نیزه کم داریم!
برهان و دیسکورس و گفتگو و دیالوگ؟؟؟؟
چرا این فرهنگ، یا طرفدار کسی می شود که حاضر است جانش را فدای ان کند و یا دشمن سرسختش می شود؟؟
چرا ما، با کسی دوست جون جونی می شویم و یا دشمن؟
بعضی اوقات شاید بهتر باشد، "حقارت" خود را درمان کنیم، به جای اینکه دیگری را مغرور بنامیم!
دوش كشيدي به در سومنات
خواند يكي بيت و من آموختم
حاصل عمرم دو سه بيت بيش نيست
خام بدم پخته شدم سوختم

پنجشنبه 18 خرداد1391 ساعت: 1:39 توسط:Amin
پدر جان چهار تا سؤال جواب بدید نیازی به فحش و لعن و نفرین نیست ، خدا هم جای حق نشسته ، اینجوری نیست که لعن کنید بگیره، لعن اهل حقیقت به نسبتی که با حق دارند سبب ملعون شدن خود ما ممکن بشه. حالا اون چهار تا سؤال ،
ولایت مطلقه یا محدود برای فقیه ؟
ولایت مطلقه از عرفان نظری و نظریه انسان کامل می اید یا فقه؟
ولایت عامه در امور برای همه فقها یا نه فقیهی خاص ؟ اشاره به حدیث فارجعوا فيها الي روا حديثنا
کسی که مجتهد جامع الشرایط نبوده آیا می تواند ...
وگرنه هر شیعه ای ولایت فقیه رو قبول داره ، اما شما به زور می خواهید ولایت مطلقه رو تثبیت کنید که اکثر مراجع نتوانسته اند از دل فقه آن را استنباط کنند

حالا انقدر بزنیم تو سر و کله هم که این دو روز عمر هم بگذره و امام معصوم علیه السلام در پرده غیبت بمانند که بمانند
خاک بر سر من

جمعه 19 خرداد1391 ساعت: 17:32 توسط:حمید عزیز
مرگ بر ضد ولایت فقیه

نماز بی ولایت بی نمازیست، عبادت نیست نوعی حُقّه بازیست!

یکشنبه 21 خرداد1391 ساعت: 14:20 توسط:محسن
بعضی آدما هستن که دوست ندارن بحث کنن، حرف بزنن، استدلال کنن. فقط دوست دارن عقیده شون رو با فحش و مشت به بقیه بقبولونن.
خب این هم یه جورشه! نباید خودمون رو اذیت کنیم باید بپذیریم که در دنیا این جور آدم هم هست و کاریش نمیشه کرد.
حالا چرا اینجورین؟ خدا عالمه. ولی شاید به خاطر اینه که اولا دلیل عقلی قطعی برای حرفاشون ندارن و از روی تعبد و اقلید نسبت به دیگران اون حرفها رو پذیرفتن. ثانیا خیلی هم از این میترسن که نکنه اعتقاداتشون غلط باشه و این ترس باعث میشه که هر چه بیشتر فریاد بزنن تا اینکه کمتر بشنون!

یکشنبه 28 خرداد1391 ساعت: 0:18 توسط:العبد  http://d-alisafi.ir/

در خصوص ولایت فقیه سخنرانی معروفی از مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی هم موجود است که ایشان هم این شعار را رد کرده اند.


 یکشنبه 4 تیر1391 ساعت: 10:31  توسط:سید محمد مهدی صدری  http://smmsadri.parsiblog.com

 با سلام و تقدیم احترام
حال که بین فقها ضد ولایت فقیه وجود ندارد چرا چنین شعاری حذف شود؟!!
به نظر می‌رسد به جای پاک کردن صورت مسئله شاید بهتر باشد مسئله را حل کنیم. حل مسئله به تبیین است نه به حذف تبری از دشمنان فقیه به عنوان نائب عام امام معصوم.
موفق باشید


یکشنبه 4 تیر1391 ساعت: 16:36 توسط:کیوان

 آقا میدونین چی خنده داره؟ اینکه الان دوستانی که از مخالفت با شعار "مرگ بر ضد ولایت فقیه " اینطور جوشی میشن، اگه فقیه بزرگوار ، مرحوم آیت الله سید احمد خوانساری رو میدیدن چه کار میکردن؟ اون بزرگوار شعار که هیچ کلاً ولایت فقیه رو قبول نداشت حتی برای صرف سهمین هم از مردم وکالت میگرفتن! اما رهبر فقید انقلاب مرحوم آیت الله خمینی ذره‌ای به ایشون بی‌احترامی نکردن و حتی مشهوره که بعد از رحلت ایشون گفتن آقای خوانساری مافوق عدالت و مادون عصمت بود! اما بعید میدونم بعضی دوستان فعلی اگه ایشو رو درک میکردن به کمتر از هفته‌ای دو دفعه تظاهرات و کتک‌کاری رضایت میدادن!
خدا آخر و عاقبت همه رو بخیر کنه!

رسیده ها...

(نوشته زیر ناظر به فرمایشات آیه الله تهرانی پیرامون شعار مرگ بر ضد ولایت فقیه است که توسط یکی از بینندگان محترم وبلاگ ارسال شده.

لازم به ذکر است که حاج آقا مرتضی تهرانی در پایان فرمایشات خود فرموده بودند:

"اینهایی را که عرض می کنم ضبط کنید و ببیرد نزد مراجع، ببینید به کجای این حرف ها اشکال می گیرند؟

ای کاش این مراجع تقلید مردم را متوجه می کردند که شما دارید شعاری می دهید که نتیجه اش تفرقه و اختلاف بین شیعه است...

سکوت در برابر این شعار مبهم که از آن برداشت بد می شود، از قصور و کوتاهی و اشتباه علماء است."

نویسنده محترم در خلال انتقاداتش به ماجرای مرحوم علامه عسکری هم اشاره ای می کند که نیاز به توضیحاتی دارد:

چند سال پیش یکی از اطرافیان حاج آقا مرتضی تهرانی خدمت ایشان گفته بود که علامه عسکری سند زیارت عاشورا را معتبر نمی داند و از خواندن آن نهی کرده. این نقل قول منجر به آن شد که حاج آقا مرتضی چندین جلسه بطور مفصل مرحوم علامه عسکری را بشدت مورد انتقاد قرار دهد و مسائل منسوب به ایشان را در چهار چوب برنامه های دشمن برای تضعیف مبانی اعتقادی شیعیان بداند.)

سلام

تقاضایی از محضر شما بزرگوار داشتم که اگر به جناب استاد حاج آقا مرتضی انتقال دهید ممنون می شوم
ایشان چرا در بین جوانان و دانشجویان و عامه مردم از مراجع انتقاد می کنند؟
انتقاد ایشان از مراجع آن هم جلوی جوانان و عموم مردم چه اثری جز بدبینی نسبت به بزرگان و علما دارد؟
یادم هست که ایشان حدود ده سال پیش خاطره ای را نقل می کرد که غیر مستقیم طعنه ای به حضرت آیت الله بهجت داشت.
از لسان مبارک خود ایشان شنیدم که این مراجع ما به اندازه یه نهار آبگوشت هم دور هم جمع نمی شوند تا اختلافاتشان را رفع کنند.
آیا همین ایراد به خود ایشان وارد نیست؟
اگر انتقادی به عملکرد علما دارند چرا یه آبگوشت مهمانی نمی دهند تا بجای اینکه جلوی عامه مردم این بزرگان را تخریب کنند به انتقاد سازنده بپردازند.
مطرح کردن این سخنان که طرف حرف کس دیگری است برای عموم چه فایده ای دارد؟
ای کاش آن زمانی که ایشان از علامه بزرگوار عسکری انتقاد کرد به اندازه بیست دقیقه وقت می گذاشت و به دیدار ایشان که فاصله چندانی با هم نداشتند می رفت و نقد خود را به محضر علامه می فرمودند ولی افسوس .....

بنده خدا

انعکاس نظرات دوستان

به نام خدا

پس از این که نظرات دوستان را نسبت به آنچه در مورد سخنرانی حاج آقا مرتضی تهرانی درباره شعار مرگ بر ضد ولایت فقیه را خواندم احساس کردم که برخی دوستان در نظراتشان کم لطفی روا داشته و قلم بر نقد غیر منصفانه سخنان ایشان رانده اند.

و نکاتی را من باب  اشکال، خاطر نشان کرده اند که بداهتش بر کسی پوشیده نیست و و سزاوار نبود که بپندارند، این اشکالات، از نظر حاج آقا مرتضی تهرانی مخفی بوده.

 لذا بر خویش لازم دیدم تا چند سطری به قدر فهم خود در تشریح گفتار ایشان بکوشم باشد که قدرت رحمیمیه الهی گره تعصب از راه فهممان بردارد:

 

مراد از اشخاص ضد ولایت فقیه که مورد نفرین بعض افراد قرار می گیرند کدام دسته و گروه است؟

آیا مقصود غیر مسلمانانند؟

 مردمی غیر مسلمان که در اقصی نقاط جهان به زندگی مشغولند و نسبت به این مفهوم آگاه یا نا آگاهند.

 و چه بسا نظریات دیگری جز نظریه ولایت فقیه را بر اساس مسلک و مکتب فکری خویش برای حکومت داری در نظر داشته باشند.

 و چه بسا آنان در جهان به تبلیغ و ترویج نظریات فکری خویش مشغولند.

 آیا قائلین این شعار، مرگ و نابودی این دسته از انسان ها را آرزو می کنند؟

 ضرورتاً خیر.

اما اگر پاسخ دهند که: خیر ما مشکلی با غیر مسلمانان به هر مرام و مسلکی که هستند نداریم یا لا اقل مرگشان را نخواهیم، بلکه آنچه مد نظر ماست صاحبان قدرت و مستکبرینی است که بنای دشمنی با مسلمین و انحراف آنان از صراط اسلام را دارند (از جمله حکومتهای آمریکا و اسرائیل و انگلیس).

در اینصورت ما نیز پرسش را ادامه می دهیم که: بنا بر آنچه گفته شده دشمنی این دولت ها با اسلام نقل تازه و رخداد نو پیدایی نیست، بلکه ریشه در اصل اسلام دارد و نه خصوص ولایت فقیه و نه اختصاصی هم به زمانه حال ما دارد که حکومت ما بر اساس ولایت مطلقه فقیه است و نه اختصاص به کشور ما.

 مگر از مشروطه و رضاخان و اقدامات استعمارگران در سایر ممالک اسلامی خبری به گوشمان نرسیده؟ (مگر همیشه و همه جا ولایت فقیه بر سر کار بوده)

 و مگر آنزمان که حضرت امام فریاد دادخواهی اسلام بر می آوردند و خطر نابود شدن آن را گوشزد می کردند بحث دشمنی با ولایت فقیه مطرح بود؟

و ثانیاً اگر مرادمان از ضد ولایت فقیه همان آمریکا و اسرائیل و انگلیس است که ذکر نفرین بر آنان پس از آوردن نام شان لغو است!

ولی اگر مراد از ضد ولایت فقیه مخالفین داخلی و مسمانان داخل کشور است که به مخالفت با آن می پردازند؛ که توجه به سیاق شعار و جستجوی در ما فی الضمیر گویندگان آن مصحح این احتمال است، باید گفت که این اشخاص معارض با اصل کلی ولایت فقیه نیستند.

 بلکه نظر و عملشان بر این مبنا استوار است که از برای این مفهوم محدودیت قائلند و محدوده ولایت فقیه را آنقدر وسیع نمی دانند که شامل حکومت هم بشود. و این پندارشان ریشه در آراء بعض مجتهدین و مراجع شیعه دارد که نه آن مجتهدین مستوجب نفرینند و نه این مقلدینشان مستحق آن.

محسن

 

نظرات دوستان پیرامون فرمایشات حاج آقا مرتضی درباره شعار مرگ بر ضد ولایت فقیه

بسم الله خیر الاسما’
سلام علیکم
از اینکه به بنده اطلاع دادید تا این مطلب را مطالعه نمایم ممنون و متشکرم
مطلبی به ذهنم رسیده. صلاح میبینم عرض کنم.
نظر حضرت ایشان محترم است. نظر ان بزرگان دیگر هم همچنین.
اما به نظر بنده حقیر هزینه حذف این شعار از هزینه تبیین معنا و مفهوم درستش اگر بیشتر نباشد کمتر نیست.لذا اگر امثال حضرت عالی معنا و مفهوم درست این شعار را تبیین بفرمایید دغدغه ایشان و دیگران مشترکا مرتفع خواهد شد.
البته بنده صرفا نظر شخصی خودم را عرض کردم.
فی امان الله – سالک

=======

خداوند تمام علمای راستین ما راحفظ فرماید.

العبد

=======

ایشان خوب بود که توجه می کردند نماز گزاران لزوما به جهت طرد علمای مخالف ولایت فقیه این شعار را نمی دهند و چنانکه خود محترمشان مستحضرند در بین علمای شیعه کسی قائل به نفی ولایت فقیه- و لو در زمینه ای محدود- نیست. منظور از مخالف ولایت فقیه، امریکا و اسراییل و سلطنت طلبان است.

نجفی

======

سلام
باتشکر طبق فرمایش یزرگواران ولایت فقیه را همه پذیرفتند
ولی در مورد محدوده نفوذش اختلاف است
پس کسی از بزرگان ضدولایت فقیه نیست
واین شعار فقط دشمنان را هدف قرار می دهد ولاغیر .
التماس دعا- خادم امام

======

سلام علیکم
ظاهرا توجه نفرمودید که محدوده شعار فقط فقهای شیعه نیست. قطعا کسی از این شعار هیچ کدام از فقها اعلی الله مقامهم را مراد نمیکند بلکه برگشتش به کفار و منافقین است. عجیب است که غفلت فرمودند از این معنا که این شعار علیه کسانی که وجود ندارند نیست بلکه علیه افرادی است که وجودخارجی دارند و بسا کم هم نیستند و البته صحیح است که هیچ کس از مراجع سابق با گرایش های مختلف را شامل نمیشود

التماس دعا – حمید صفاری

=====

سلام علیکم
بنده هم کاملا بانظر دوستان موافقم
این مساله کاملا برای مردم روشن است که منظور فقها نیستند
من تعجب میکنم از برداشت ایشان
حذف این شعار یعنی هم سویی با دشمنان وکفار
یکی از راههای حق وباطل شادی وناراحتی دشمنان است
اگر حذف این شعار دشمان را ناراحت وخشمگین میکند
(که البته کاملا بعید است)باید حذف شود
درغیر این صورت چرا؟

التماس دعای فراوان – سادات

 

پاسخ به نظرات

سلام علیکم؛
جناب آقای سلمان،انصاری یا ...

این مطلب شما را مطالعه کردم.
البته دلیل واقعی این همه دلگیری شما از اطرافیان استاد گرامی حضرت آیت الله حاج آقا مرتضی تهرانی (حفظه الله) را متوجه نشدم.
با توجه به شخصیت، جایگاه و منش ایشان که در ریزترین امور دقت و حساسیت بالایی دارند، برخی از مواردی را که جنابعالی مطرح کرده اید، حداقل برای بنده قابل قبول نیست.
تا جایی که بنده اطلاع دارم، کمتر اموری در پیرامون ایشان انجام می شود که بدون اطلاع و کسب تکلیف از شخص ایشان باشد.
ضمنا گویا شما از شرایط جسمی ایشان هم بی اطلاعید!
متاسفانه ایشان چند سالی است که دچار کسالت هستند اما تاکنون تا جایی که تاب تحمل درد و رنج بیماری را داشته اند و حتی در شرایط سخت تر و دشوارتر از آن هم برای رضای خداوند و فرو نشاندن عطش تشنگان معرفت و جویندگان راه نجات از جان مایه گذاشته اند تا جایی که بعد از یکی از جلسات در سال گذشته دچار عارضه قلبی شدند.
جناب آقای انصاری...
خلاصه هر چه بیشتر مطلب شما را بازخوانی کردم، انصاف را کمتر در آن یافتم.
برای نوشتن و گفتن از این عالم بزرگوار باید بیشتر درباره ایشان بدانید...
والسلام علی من اتبع الهدی حسین

سلام علیکم

با تشکر از حسن تعامل حضرتعالی ذیل مطالب شما نکاتی را درج خواهم کرد با امید اینکه بعد از تامل باز هم باب گفتگو باز بماند:

۱- مقاله "حاج آقا مرتضی را شاید اما اطرافیانش را حتما میشناسم" بیشتر در مقام نقد و تحلیل عملکرد بزرگوارانی بود که زحمت مراقبت از جان ایشان و ایجاد نظم و ترتیب در ملاقات های ایشان و بطور کلی مدیریت اطراف و حواشی ایشان را متحمل شده اند . نه درد دل و ناله ای از سر دلگیری.

لذا بجای اینکه علت دلگیری را جویا شوید بهتر است مواردی را که در مقاله برشمرده شده به عیته تجربه کنید و یا با کسانی که تجربه کرده اند در میان بگذارید.

جالب است بگویم که بسیاری از اشخاص که سالهاست همچون بنده از نزدیک حضرت ایشان را می شناسیم در این تجربیات شریکیم و بعد از انتشار این مقاله واکنش های مویدانه و مثبت بسیاری را دریافت نمودم. البته بماند که برخی با نا امیدی مسئله را می تگریستند و این مقاله را برای اصلاح مشکلات بی تاثیر میدیدتد چرا که خودشان انتقاد ناپذیری را بارها در آن حضرات بالعیان مشاهده کرده اند.

۲- ای کاش بجای کلی گویی مواردی را که مورد قبول حضرت عالی قرار نگرفته برمیشمردید تا مصداقا بررسی کنیم.

۳-به میان کشیدن تائید حاج آقا مرتضی شیوه همیشگی حضرات برای تطهیر نادرستی ها بوده. غافل از آنکه نه تنها مشکلی را حل نمی کند بلکه لبه انتقاد ها را متوجه حضرت ایشان هم می کند. مگر اینکه اشعری مذهب یاشیم و بگوییم هر چه آن خسرو کتد شیرین بود یا آتکه مقام عصمت برای حاج آقا قائل باشیم که زتهار از این جسارت و انحراف. لذا نیکوست که پیروی "کونوا زینا لنا و لا تکونوا شینا علیتا" کاستی های خود را برگردن حاج آقا نیندازیم چرا که نه تنها مشکلی را حل نمی کند بلکه موجب فزونی اشکال است.

۴- اینکه حاج آقا دقیق و ریز بین هستند به غایت صواب است لکن ای کاش مقاله مذبور را محضرشان قرائت کتید و تائید صریح و رسمی در ارتباط با نحوه عملکرد اطرافیان از ایشان بگیرید. جان کلام اینکه مقاله مذبور در مقام تشکیک در مدعای شما که فرمودید عملکرد اطرافیان با اجازه و اطلاع و نظارت حاج آقا مرتضی است بود لذا برای اثبات ادعای خویش دلیلی بیاورید.

۵- بنده به خوبی از وضع جسمانی ایشان مطلعم و حتی به طور جزئی و دقیق در جریان هستم و مراتب از خود گذشتگی ایشان برای تبلیغ معارف را می دانم بلکه خود شیفته و مسحورش هستم اما مشخص نشد چه ارتباطی بین این حقیقت و محتوای مقاله بنده دبدبد. البته اگر دقیق تر بنگریم نکته ی مورد اشاره حضرت عالی بیشتر به مدعای بنده مدد می رساند تا شما چرا که وقتی حاج آقا مرتضی تمام وجود خود را در طبق اخلاص نهاده کاسه داغ تر آش چرا باشیم!؟

۶- از اینکه مطلب ناقابل حقیر را چتد بار باز خوانی کرده اید مفتخرم. اما ای کاش مورد به مورد به مصادیق بی انصافی اشاره می نمودید تا اصلاح شود.

۷- اینکه لازمه گقتن از ایشان شناخت ایشان است کلام نغزی است و هدف اصلی ما در راه اندازی این وبلاگ همین بوده. البته بعید میدانم بخواهید ادعا کتید شناخت ایشان و اظهار نظر درباره ایشان حق انجصاری افرادی معدود و معین است. و تعجب می کنم در حالی که شما بنده و سایر دوستان این وبلاگ را نمی شناسید آنها را متهم به سخن گفتن از سر نادانی می کنید.

در آخر مجددا استدعا می کنم اگر مطلب خاصی دیدید که پنداشته اید از سر جهل و خطاست دقیق اشاره بفرمایید.

و ای کاش نیمه پر این لیوان را نیز در نظر می گرفتید و تصمیم به معاونت می گرفتید که:

بیا که رونق این کار خانه کم نشود / به زهد هم چو تویی و به فسق همچو متی!

انصاری

معانی چهار گانهء ولایت

در پی انعکاسات مقاله "نگاهی بر نظرات اخیر آیه الله تهرانی" مقاله زیر که توسط یکی از دوستان به رشه تحریر در آمده استعمالات واژه ولایت را در نظرات آیه الله تهرانی بر میشمارد:

با تأملی در این مباحث روشن می­شود که کلمه ولایت در کلام ایشان دارای معانی مختلفی است. و به بیان دیگر قائل به مراتب مختلفی برای مفهوم ولایت هستند که در ادامه به تشریح آن میپردازیم :


...



ادامه نوشته