خود حاج آقا مرتضی و حتی قریب به اتفاق شاگردان و دوستدارانش را می توان در یک
یا چند تیپ دسته بندی کرد. اکثرا تا حدود زیاد پیش بینی پذیرند و به هر حال با
کلیشه های قبلی و قالب های همیشگیِ شخصیت ها تطبیق دارند.
اما در این میان کسی هست که از کلیشه بیرون است. و این مطلب را شاید کسانی که
کمترین آشنایی و برخوردی با او داشته باشند دریافته اند:
شیخ حسین نوروزی!
همان شاگرد حاج آقا مرتضی که به جلسات خودشناسی اش معروف است. و ساکن
محله ی دولاب (واقع در جنوب شرق تهران) هم هست.
اطرافیان حاج آقا مرتضی، نظرات ضد و نقیضی درباره ی او دارند.
به خلاف شیخ قاسم احتسابی که در بست مطیع و پذیرای کلیشه هاست؛ نوروزی به
همراه شیخ محمود نیک بین کمی از توقعات و چهارچوب های مورد انتظار بیرون اند.
شیخ محمود نیک بین کمتر در مسائل نظری می تواند خاص باشد. بیشتر شیوه های
اجرایی و مدیریتی و تعاملی اش ویژه هستند.
اما شیخ حسین نوروزی علاوه بر غیر منتظره بودن در روابط و اجرائیات؛ در مسائل
نظری و فکری هم تافته ای جدا بافته است.
در هر حوزه ای اگر وارد شود و نظر بدهد شنونده را غافل گیر می کند.
خلاق است؛ و گاهی خلاقیت اش موجب می شود کمی بی دقتی و بی
قاعدگی در گفته هایش نمود پیدا کند.
شینیدن یک دوره بحث های خود شناسی اش خالی از لطف نیست. کاری که البته حوصله و
جنبه ی کافی می خواهد. چون در آن جلسات بیش از هر چیز آشنایی زدایی و نو آوری حس
می شود. شاید برای همین باشد که از دوستداران پر و پا قرص حاج آقا مرتضی کمتر کسی
تحمل نوروزی را دارد. چرا که نوعی انحراف و لااقل ابهام و شک برانگیزی حس می کنند.
آشنا کردن و مراجعه دادن از سمت نوروزی به حاج آقا مرتضی بیشتر به چشم می خورد
تا از سمت حاج آقا مرتضی به نوروزی. با این حال برخی نقل قول های جالبی در تایید
نوروزی از زبان حاج آقا مرتضی گفته می شود.
شاید با سواد ترین، متفکر ترین و خوش مشرب ترین و البته خاص
ترین شاگرد حاج آقا مرتضی همین حاج آقای نوروزی باشد.
ظاهرا تنها کسی از شاگردان حاج آقا مرتضی ست که درس و بحث رسمی طلبگی دائر
کرده و طلاب و دانشجویان کمابیش زیادی را به خودش جذب کرده.
جالب اینجاست که این خصوصیت ها فقط در جلسات خود شناسی دیده نمی شود بلکه در
جلسات دروس فقه و اصول حاج آقای نوروزی به مراتب بیشتر به چشم می خورد.
در بسیاری موارد می توان آقای نوروزی را صرفا با لقب "منتقد"
یاد کرد.
منتقد همه چیز! نظام آموزشی حوزه ها، نظام پرورشی دینی روحانیت و
جامعه، نظام سیاسی اجتماعی...
او حتی در کسوت امام جماعتی هم از کلیشه بیرون است. برای مسجدی ها و کسانی که
امام جماعت های زیادی را می شناسند کاملا صاحب سبک و بلکه عجیب و غریب به نظر می
رسد.
یکی از ویژگی های ممتاز او تحمل بالای او و تسلط زیادش بر اعصابش است
که کمتر بین دوستان و شاگردان حاج آقا مرتضی دیده می شود.
بر خلاف خیلی ها؛ کاملا می شود با حاج آقای نوروزی گفتگو کرد؛ می توان نظرش را
رد کرد و حتی صریحا به او انتقاد کرد!
این ویژگی به طور قطع، آن نمای اولیه ی مغرورانه و جزم گرا را تعدیل می کند.
می گویم مغرورانه چون چنین قضاوتی در باره اش شده. اما می توان طور دیگری هم
آنرا توصیف کرد؛ نوروزی نوعی استغنا و مناعت طبع دارد. که شاید در نظر اولیه از آن
به غرور تعبیر شود. اما سهل الوصول بودن و بشاشیت و آسانی چالش با او همه چیز را
عوض می کند.
اما می گویم جزم گرا چون گویا حاج آقای نوروزی از وسواس بودن و شکاکیت
بسیار می هراسد به همین جهت آنچنان از آن فرار کرده که کمی جزم گرا و مطلق نگر
شده.
از این نظر کمتر می توان او را در دسته ی روشن فکران قرار داد. چون به نظر می
رسد یکی از ویژگی های روشن فکران دینی طرد جزم گرایی است.
از این خصیصه که بگذریم به لحاظ مضمون بسیاری از نظرات اش می توان او را یک
مدل خاص و انحصاری از روشنفکری دینی به شمار آورد.
همین که منتقد است و چهار چوب های موجود
را بر نمی تابد و در این راه دست به تولید و ارائه ی راه کار هم زده مهمترین خصیصه
ی روشن فکری در اوست.
شخصیت دیگری هم هست که نوروزی قرابت زیادی با او دارد:
حاج میرزا محمد اسماعیل دولابی.
در بسیاری از نظرات و سلائق این دو شخص بسیار به هم نزدیک اند.
بنا بر این روشن می شود که در میان گرایشات مختلف حاج آقای نوروزی بیشتر از
هرچیزی عارف است تا فیلسوف. باطن گراست تا فقیه.
با مباحث روان شناسی بیگانه نیست و بسیاری از آموزه های خودشناسی اش تحت تاثیر
بعضی مکاتب روان شناسی است.
اصولا توجه به تفریح، خوراک، گشت و گذار و ورزش ویژگی ممتاز نوروزی است.
و آنچه که این مقوله را خاص تر می کند این است که این گونه کار ها را با
همراهی دوستان و شاگردانش انجام می دهد. که این رفتار تاثیر بسزایی در صمیمیت و
حسن سلوک ایشان دارد و می رساند که اساسا آقای نوروزی جمع گریز و گوشه نشین
نیست.
نکته ی جالب توجه دیگر؛ بی پرده گویی و رک گویی نوروزی در بیان مسائل فکری و
معنوی و دینی است. به این لحاظ هرگز نمی توان آقای نوروزی را رمز گو دانست.
اگر چه جنس مسائلی که او به آنها می پردازد سهل و ممتع است و کمی مشکل به
دیگران منتقل می شود اما زبان حاج آقای نوروزی در تفهیم مسائل باز و البته کمی هم
پرده در و حتی شوخ و گستاخ است. که همین ویژگی کافی است که منتقدات سفت و سختی را
برای خود دست و پا کند.
حسین نوروزی اگر چه شخصی آرام و بی آزار است و کمتر قصد مزاحمت دارد اما برخی
حاضر نیستند نواندیشی و بی پرده گویی های او را تحمل کنند و رسما متهم به انحراف
می کنندش.
در آخر باید بگویم نوروزی اگر چه در ارائه مباحث خودشناسی بسیار ظریف و
خلاقانه عمل می کند اما ظرافت های هنرمندانه و شاعرانه کمتر در او دیده می شود.
ضمنا خیلی هم اهل مطالعه نیست بلکه بیشتر اهل تفکر و گفتگوست. با تالیف هم
میانه ای ندارد و حتی از نظر رسانه ای و ترویج افکار و آرائش هم بسیار خاص! و
منفعلانه عمل می کند.
*وبلاگ خودشناسی که به انعکاس
نظرات و گفتگو پیرامون آنها می پردازد.