دانلود مشروح سخنان آخوند خراسانی پیرامون تشکیل حکومت اسلامی در گفتگو با میرزای نائینی

لینک دانلود

خلاصهء فرمایشات آخوند خراسانی پیرامون تشکیل حکومت اسلامی در گفتگو با میرزای نائینی:

خلاصهء فرمایشات آخوند خراسانی پیرامون تشکیل حکومت اسلامی در گفتگو با میرزای نائینی:


 * آخوند حکومت فرا دینی را به مصلحت می داند، چون موجب می شود مردم و دولت ها بر سر دین و مذهب خود با هم نجنگند.


*از بین نظریات مشهور اینجا آخوند نظرات فقیه را پیشنهاد می دهد نه ولایت و حکومت فقیه.


*اشاره به برخی ذاتیات عالم سیاست: یکی  فساد و دومی عدم دوام قدرت ها که هر دو به روحانیت و دین ضربه میزند.


*اشاره به تخصص گرایی و عدم کفایت فقه برای اداره جامعه.


*نقد این دیدگاه که: حاکم شدن دین مساوی است با حکومت روحانیون، و اشاره به این نکته که در حکومت دینی دین وسیله حفظ قدرت میشود نه قدرت وسیله حفظ دین.


*آخوند وعده برپایی حوکت حقه را وعده ای دروغ میداند که نتیجه چنین وعده ای در دراز مدت بد بین شدن مردم به دین است.


*ایشان وظیفه اصلاح طلبان را صرفا کم کردن دایرهء ظلم میداند.


*اشاره به اینکه حکومت موجب اختلاف بین روحانیون بر سر قدرت میشود. و بکلی اعتبار و اعتماد مردم از دین سلب میشود.


* ما مدیران مناسب نداریم لذا در اداره حکومت به مشکل بر می خوریم نتیجتا مردم همه مشکلات را از دین می بیند.


* اشتغال به مسئولیت های سیاسی، روحانیت را از وظیفهء اصلیشان که فعالیت علمی است، باز می دارد. و این رکود علمی بالاترین ضربه به اسلام  است.


*هم اکنون دست آقازادگان روحانیون در جامعه برای هر کاری باز است که با حاکم شدن روحانیون این فساد و آلودگی بیشتر میشود.


 *اگر مردم احساس کنند ما برای قدرت کاری می کنیم حمایتشان از دین کم می شود.


* سیاست با دروغ(ولو مصلحتی) پیوند خورده، اگر روحانیون وارد حکومت شوند بین مردم به عنوان دروغگو شناخته میشوند،نتیجتا مردم دین را دروغ(ولو موجه و مصلحتی) میپندارند.


 *کار روحانیت شناخت حقایق و احکام الهی است، علاقه به قدرت و حکومت حجاب فهم میشود و موجب می شود حب و بغض ها را در اظهارات دخالت دهیم که موجب هلاکت می شود.


 *باید خیلی زود تر از اینها بساط حکومت مطلقه و استبداد را برمیچیدیم تا استبداد نتواند در هیچ لباسی خود را تحمیل کند.


* اگر از دوش دین بار سنگین توقعات و ادعا ها را برداریم و اداره جامعه را به دست خود مردم و عقلای جامعه بسپاریم، فساد به پائیین ترین سطح میرسد. و لااقل کسی کاستی ها را از دین نیمبیند و مردم خودشان را مسول میدانند.


 *حکومت، انعکاسی از شرایط جامعه است. راه اصلاح حکومت، اصلاح حاکم نیست، بلکه اصلاح مردم جامعه است. (رد نظریه حاکم حکیم افلاطون).


*تشکیل حکومت حقه، هدفی، دست نیافتنی و نا معقول است. و در نهایت موجب یاس از اصلاح امور میشود، لذا باید اصلاح پاره ای از امور را هدف قرار داد.


*اگر روحانیت و دین، حکومت را بدست بگیرد، بنام حفظ مصالح دین و حکومت جلوی اجتهاد آزاد را می گیرد درحالی که مهمترین عامل حیات شیعه اجتهاد آزاد اوست.


*اگر در جایگاه حاکم بنشینیم، دسترسی مردم به ما مشکل می شود، و پای واسطه ها به میان می آید. و موجب می شود درد مردم را خوب نفهمیم و لذا نتوانیم درمان کنیم. و برای مردم بی فایده خواهیم شد.


*اگر بخواهیم حکومت را بدست بگیریم، باید با رقبای خود که سالها از کمک آنها در مبارزه با استبداد بهره بردیم، مبارزه کنیم. که در این صورت حکومت مطلقه و استبداد در لباسی جدید باز میگردد. ضمن اینکه رقبای ما، ضعیف نیستند و معلوم نیست بر آنها پیروز شویم و اگر هم شدیم، آنقدر تلفات میدهیم که دیگر با افراد باقی مانده، نمیتوانیم حکومت را اداره کنیم. و چه بسا مبارزه با رقبا آنقدر طول بکشد، که به دشمن بیگانه فرصت ضربه زدن بدهد.


*مشاغل حکومتی، خواه ناخواه دلبستگی به دنبال دارد، که تبعات آن برای تقوی و عدالت فقها خطر دارد و به فقاهت و اجتهاد آنها ضربه وارد میکند.


 

پاورقی

هدف ما از انتشار و گفتگو پیرامون "سخنان آخوند خراسانی" اینست که: اولا: بررسی کنیم آیا چنین تحلیلهایی علمی و قابل تائید است یا خیر؟

ثانیا: اگر امروز جامعه ما گرفتار مشکلاتی از این دست شده باشد راه تقلیل آسیب ها چیست؟